سرپرست هیات پنجمین فصل کاوش در تپه اشرف اصفهان گفت : در فصل پنجم کاوش های این منطقه علاوه بر بررسی کاخی منسوب به اشرف افغان با کشف آثار معماری به جا مانده از دوره ساسانی از جمله یک سکه همراه بود.
گروه فرهنگی ایرنا،علیرضا جعفری زند اظهار کرد: چهار فصل گذشته کاوش در سال های 89 تا 90 در تپه اشرف اصفهان در مساحت هفت هکتار انجام شد که به کشف آثار فرهنگی انجامید.
وی با اشاره به پیشینه کاوش در این محوطه باستانی گفت: در فصل های نخست از کاوش های باستان شناسی در تپه اشرف اصفهان، آثار معماری از دوره ساسانی به همراه سفال هایی از قرن چهارم هجری قمری کشف شد.
جعفری زند افزود: در فصل سوم و چهارم بیشتر وقت هیات باستان شناسی علاوه بر کاوش در محوطه صرف خاک برداری شد.
سرپرست هیات پنجمین فصل کاوش در تپه اشرف اصفهان گفت: سازه معماری مربوط به قرن پنجم و ششم دوره ساسانی در فصل های گذشته کاوش کشف شد که احتمالا مربوط به یک قلعه است.
بر اساس گزارش پژوهشگاه میراث فرهنگی، جعفری زند افزود: در فصل چهارم بقایای یک کاخ که بر اساس مستندات توسط اشرف افغان در قرن 12 با روش پیچیده کاخ سازی ساخته و توسط نادر شاه ویران شده است، نمایان شد.
وی، یکی از اهداف این فصل ازکاوش را بررسی این کاخ و روش ساخت آن اعلام و اضاقه کرد که در فصل گذشته فرصت بررسی آن پیش نیامد. در این فصل از کاوش مواد فرهنگی نظیر سفالهای مربوط به قرون مختلف کشف اما شی موزه ای قابل ذکری یافت نشد.
وی افزود: در این فصل از کاوش در تپه اشرف، آثار معماری از دوره ساسانی مربوط به قرن 5 و 6 و 12هجری قمری به دست آمد.
جعفری زند با اشاره به شناسایی لایه سلوکی - اشکانی که قدیمی ترین لایه تاریخی است، تصریح کرد: یک لنگه کفش متعلق به دوره صفویه که متخصصان در حال مرمت آن هستند و یک سکه مربوط به دوره ساسانی از آثار کشف شده در پنجمین فصل از کاوش در تپه اشرف بود.
تپه اشرف یکی از مهمترین تپه های تاریخی واقع در شرق شهر اصفهان است که گفته می شود قدمت آن به دوره پیش از اسلام می رسد. این تپه باستانی در نزدیکی پل تاریخی 'شهرستان' و در کنار زاینده رود قرار دارد. باستان شناسان معتقدند که تپه اشرف از قدیمی ترین سکونتگاه های مردم اصفهان است.
فصل پنجم کاوش های باستان شناسی در تپه اشرف اصفهان که مجوز آن توسط رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری صادر شده است از نیمه خرداد ماه شروع شده و تا نیمه تیرماه ادامه دارد.
رییس اداره محیط زیست بابل گفت: یک قلاده پلنگ گرسنه صبح روز چهارشنبه یک راس گاو را در روستای آلدره از توابع بخش بابلکنار این شهرستان درید.
محمد خالقی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: کارشناسان اداره محیط زیست پس از آگاهی یافتن از این موضوع برای تحقیقات بیشتر به محل حادثه اعزام شدند.
وی ادامه داد: زیست پلنگ در منطقه بابلکنار و بندپی شهرستان بابل چند بار گزارش شده اما تاکنون تعداد آنها مشخص نشده است.
رییس اداره محیط زیست بابل از مردم منطقه بابلکنار و بندپی خواست تا مراقب خود و اعضای خانواده شان در منطقه باشند تا دچار حمله پلنگ نشوند.
از کودکی شنیده بودم که نقشه ایران شبیه گربه است.
در پی یافتن منشا این تشبیه به کتابی کوچک ولی جالب برخوردم که آن را کشیشی انگلیسی به نام چارلز هاروی استایلمن که مدتی در ایران به تبشیر دین مسیحی پرداخته بود٬ بعد از مراجعت به لندن در سال ۱۹۰۲ منتشر کرده.
وی در کتاب خود نقشه ساده ای آورده که ایران را به صورت گربه ای که روی بالشی نشسته٬ نشان میدهد و به روش طنزآمیز خود مینویسد: «گربه ایرانی که در اروپا به علت زیبایی خواهان فراوانی دارد٬ البته از ایران آمده است.
ولی آیا شما توجه کرده اید که نقشه ایران خود شبیه گربه ای است که روی بالشی نشسته؟ پشت به افغان و هند و سرش به طرف روسیه است.
بالش مذکور مانع از آن است که پنجه های گربه در آب خلیج فارس تر شود…» از آنجا که شکل کشور ایران به صورتی که امروز در نقشه های جغرافیایی میبینیم در آخرین دهه سده نوزدهم به دست آمده٬ میتوان گفت منشا تشبیه نقشه ایران به گربه به احتمال قوی همین کتاب است. دکتر سیروس علایی
توسعه: توسعه یعنی حرکت یک چیز از حالت منفعل و بالقوه به حالت پویا و بالفعل بر اساس استعدادها و تواناییهایش. به عبارتی دیگر، توسعه به معنای انجام کلیه اقدامات و فعالیتهایی است که باعث می شود یک چیز به صورت منظم، پیوسته و منطبق با ارزشهایی مطلوب به سمت بهتر شدن و کمال حرکت کند.
فرهنگ: فرهنگ به شیوه زندگی مورد توافق اکثر مردم یک جامعه که عبارتند از کلیه مظاهر معنوی آن جامعه مانند آداب، رسوم، باورها، رفتارها، گفتارها، کردارها، نگرش ها، دانشها، اندیشه ها، دین، هنر، ادبیات، قانون و همچنین مظاهر مادی آن نظیر صنایع دستی، ابزارها و ماشینهایی که تولید یا استفاده می کنند گفته می شود.
توسعه فرهنگی: توسعه فرهنگی یعنی بهره گیری از کلیه امکانات برای حرکت به سمت ارتقاء، اعتلا، کارآمدی و افزایش قدرت فرهنگ و زندگی فرهنگی مردم یک جامعه به شکلی که منطبق با ارزشهای فرهنگی پذیرفته شده آن جامعه باشد.
توسعه فرهنگی اصلی ترین عامل در راستای ایجاد هویت ملی به شمار می رود.
برای رسیدن به توسعه فرهنگی از ۴ ابزار اصلی استفاده می شود که عبارتند از:
یک ـ سیاستگذاری فرهنگی: مجموعه ای از بایدها و نبایدهاست که اقدامات گوناگون را مشخص و هدایت می کند و بر کار آنها نظارت می نماید.
دو ـ برنامه ریزی فرهنگی: به معنای شناخت علمی نیازها و تعیین نوع و شیوه اقدامات لازم برای رفع آن نیازها می باشد. این برنامه ریزی می تواند از طریق آموزش قواعد فرهنگی به مدیران و مهارتهای فرهنگی به شهروندان، تولید اصطلاحات و مفاهیم جدید، اطلاع رسانی فرهنگی به طور همگانی، سرمایه گذاری و تامین بودجه های فرهنگی و وضع مقررات برای تثبیت اوضاع فرهنگی صورت گیرد.
سه ـ اشاعه و حمایت از پژوهش: مهمترین ابزار برای توسعه فرهنگی به شمار می رود زیرا تحول و پویایی یک جامعه وابسته به توسعه و اعتلای فرهنگ آن جامعه است و توسعه و تحول یک فرهنگ در گرو پژوهش، خلاقیت و نوآوری افراد آن جامعه به ویژه نخبگان است.
چهار ـ توجه به زیرساختهای فرهنگی: شاخصهای عمده توسعه فرهنگی یا زیرساختهای آن عبارتند از: آموزش و پرورش، آموزش عالی، مطالعه، سوادآموزی و به طور کلی مصرف کالاهای فرهنگی و از سوی دیگر استفاده از ابزار ارتباطات مانند مبادلات پستی، تلفن، موبایل، برخورداری از تکنولوژی رایانه ای شبکه ای در ارتباطات، بهره گیری از وسایل ارتباط جمعی و برخورداری از مراکز فرهنگی تاریخی که برای رسیدن به مقصود توجه به آنها ضروری می باشد.
دموکراتیزه کردن فرهنگ: منظور از دموکراتیزه کردن فرهنگ، تمرکز زدایی از فرهنگ و همگانی نمودن آن می باشد. به نحوی که باعث دستیابی آسان عامه مردم به فرهنگ شود. این اصطلاح پس از پیدایش نظریاتی مبنی بر اینکه نظام آموزشی کارایی لازم را ندارد و اینکه مردم به طور فطری توانایی درک حقایق و مسایل را دارند به شرطی که امکان دستیابی آنها به فرهنگ و تربیت عالی آسانتر شود، بوجود آمد.
برای تحقق دموکراتیزه کردن فرهنگ کمکهای مالی دولت در سطح استانها و مناطق گوناگون، همینطور گسترش وسایل ارتباط جمعی و امکانات ارتباطی تا اندازه ای که افراد بی علاقه را هم تحت پوشش قرار دهد ضروری است.
همچنین دموکراتیزه کردن فرهنگ بیشتر از طریق ابزارهای الکترونیکی از جمله وسایل سمعی و بصری صورت می گیرد تا نهادهای سنتی فرهنگی. یعنی بکارگیری صحیح این وسایل می تواند به آگاهی و توسعه تفکر و دانش مردم جهان بینجامد و اهرم و ابزاری برای توسعه فرهنگی تلقی شود.