گروه انسانهای سبز: غیر سیاسی، دولتی، مذهبی و قومی " صلح و عدالت برای زندگی "

مطالبه گر غرامت جنگ، اعتراض به فقر، بی عدالتی، تبعیض انسانی، جنگ، کشتار انسانهای بیگناه و گسترش فعالیتهای انساندوستانه، تاریخی و زیست محیطی

گروه انسانهای سبز: غیر سیاسی، دولتی، مذهبی و قومی " صلح و عدالت برای زندگی "

مطالبه گر غرامت جنگ، اعتراض به فقر، بی عدالتی، تبعیض انسانی، جنگ، کشتار انسانهای بیگناه و گسترش فعالیتهای انساندوستانه، تاریخی و زیست محیطی

تشنگی در کنار بزرگ‌ترین سد بتنی ایران!

با وجود اینکه بشاگرد، از شهرستان های توابع بوشهر در نزدیکی یکی از بزرگترین سدهای ایران قرار دارد، اما هنوز مردمان این منطقه دسترسی به آب بهداشتی ندارند.


خشکسالی به یکی از مهم‌ترین معضلات کشور به ویژه در حوزه شرق هرمزگان تبدیل شده است که زندگی و اشتغال مردم را تحت تأثیر خود قرار داده است. فروچاله‌های حاصل از خشکسالی، پدیده‌های نوظهور در زمین‌های کشاورزی حوزه شرق مانند شهرستان‌های میناب و بشاگرد، پیام آور بی‌تدبیری مسؤولان و کشاورزان در حفظ و مصرف بهینه آب و زنگ خطر نابودی کشاورزی این مناطق است. بی‌آبی در حال بلعیدن بشاگرد! بحران بی‌آبی در شهرستان بشاگرد در بیش از سایر نقاط استان هرمزگان به چشم می‌خورد به گونه‌ای که آبرسانی به نقاط شهری و روستایی این شهرستان توسط تانکرهای سیار آبی صورت می‌گیرد که در نوع خود کم سابقه است. خشکسالی‌های اخیر در این شهرستان، کشاورزی این منطقه به عنوان قطب تولید محصولات ارگانیک را به شکل چشمگیر کاهش داده است و مردم با ناامیدی از بهبود اوضاع به شهرها مهاجرت می‌کنند.

با توجه به مسائل ذکر شده نکته قابل تأمل آن است که این شهرستان دارای یکی از بزرگترین سدهای بتنی غلتکی خاورمیانه می‌باشد اما مردم بشاگرد تاکنون به بهانه‌های مختلف از آن بی‌بهره مانده‌اند. آب این سد که از رودخانه جگین بشاگرد تأمین شده به زمین‌های کشاورزی روستاییان جاسکی داده می‌شود در حالی که در اکثر روستاهای بشاگرد هفته‌ای کمتر از سه ساعت آب قابل برداشت است. پروژه انتقال آب در پیچ و خم نبود اعتبار پروژه آبرسانی سد جگین به شهر سردشت و برخی از روستاهای آن ماه‌هاست با دلایلی نظیر نبود اعتبارات لازم، متوقف شده است. امید آبخون، شهروند بشاگردی با اشاره به مشکل کم آبی بشاگرد، اظهار کرد: نبود آب در بشاگرد به اصلی‌ترین مسئله مردم تبدیل شده که نمود آن در خالی شدن روستاها و هجوم مردم به حاشیه شهرها قابل مشاهده است. این شهروند بشاگردی، افزود: بزرگ‌ترین سد بتنی– غلتکی ایران در قلب بشاگرد و در فاصله نزدیکی با روستاها قرار دارد اما تاکنون هیچ خیری از آن بر مردم بشاگرد نرسیده است. وی با اشاره به اختصاص بودجه جهت احداث آب تصفیه، در دولت‌های سابق، تصریح کرد: تاکنون حرکت مثبتی در جهت انتقال آب به شهرستان انجام نشده و فقط نزدیک انتخابات ایستگاه پمپاژی که آماده نبود را افتتاح کردند که این ربان پاره کردن‌ها مشکلی را حل نمی‌کند. آبخون با بیان این که سد جگین بابت ذخیره آب هیچ مشکلی ندارد، گفت: به گفته یکی از مسؤولان، از 320 میلیون مترمکعب حجم جگین، حدود 300 میلیون مترمکعب به واسطه بارندگی‌های فراوان پر شده است. وی ادامه داد: بشاگرد به علت کوهستانی بودن و پستی و بلندی به ایستگاه‌های پمپاژ آب نیازمند است که این تأسیسات در حال حاضر فقط نامشان موجود است و نبود نظارت بر کار پیمان کاران باعث شده است که این پروژه‌ها نمیه کاره رها شوند. کلثوم عبدالله‌زاده بانوی خانه‌دار دهستان جکدان بخش مرکزی بشاگرد با بیان این که خشکسالی زندگی شهروندان را به شدت تحت تأثیر قرار داده، اظهار کرد: هر سه روز یک بار به میزان نیم ساعت آب قابل برداشت است که به دلیل ضعیف بودن فشار آن نمی‌توان روی آن حساب باز کرد. این بانوی خانه‌دار بشاگردی ادامه داد: این آب بدون کنترل‌های بهداشتی و فقط با یک کلرزنی ساده از چشمه واقع در کوه به سمت روستا انتقال داده می‌شود که املاح و میکروب‌های موجود در آن باعث بروز بیماری‌های بسیاری برای مردم شده است. وی در پایان خاطر نشان کرد: با عدم پیگیری مسؤولان نیاز است مردم شهرستان با هم متحد شده و با پیگیری‌های مکرر صدای خود را به استان و کشور برسانند و مشکلات خود را مرتفع کنند.عبدالله‌زاده با اشاره به عدم توجه مسؤولان به مشکلات شهروندان بشاگردی، گفت: بسیاری از روستانشینان زیر سایه بی‌توجهی مسؤولان به صورت ناخواسته به شهرستان‌های هم‌جوار کوچ کرده‌اند. محمودی فرماندار بشاگرد در خصوص توقف پروژه انتقال آب سد جگین به نقاط شهری و روستایی این شهرستان، اظهار کرد: این پروژه تعلیق نشده و ساخت مخزن از پیمانکار پیشین گرفته و به پیمانکار جدید با همان پیمان قبلی داده شده و پیمان کار قبلی عملیات خط انتقال را انجام می‌دهد. فرماندار بشاگرد ادامه داد: با نظر و دستور استاندار هرمزگان، حدود 8/1 میلیارد تومان از سر جمع اعتبارات سایر فصول شهرستان به برنامه آبخیزداری اختصاص یافته است. مسعود پاکزاد، مدیر کل امور اقتصادی استانداری هرمزگان هم در این خصوص، اظهار کرد: سه برنامه برای رفع مشکل کم آبی بشاگرد از جمله انتقال 12 کیلومتر آب از سد جگین و احداث سد وزیری که مطالعات آن رو به اتمام است را در دستور کار داریم که می‌تواند بشاگرد را متحول کند. مدیرکل امور اقتصادی استانداری هرمزگان خاطر نشان کرد: دیگر طرح مهم ما برای بشاگرد فعال کردن سه هزار هکتار اراضی دشت بارغ است که نقش اساسی و محوری در توسعه این شهرستان خواهد داشت. انتظار می‌رود مسؤولان استانی و کشوری هرچه سریع‌تر با انتقال آب سد جگین به بشاگرد بزرگترین دغدغه حال حاضر مردم این منطقه را حل کرده و از مهاجرت بی‌رویه روستانشینان به حاشیه شهرها به دلیل نبود آب جلوگیری به عمل آورند.

تیغ مسعود فراستی بر تن جام جهانی

منتقد سرشناس سینمای ایران در یادداشتی به جام جهانی فوتبال در روسیه، برد ایران مقابل مراکش و حواشی این تورنمنت پرداخت. به گزارش ایسنا، مسعود فراستی که حضورش در برنامه «هفت» همواره سروصداهای زیادی به همراه داشت، این بار به بهانه آغاز جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه و برد ایران مقابل مراکش در اولین بازی مرحله گروهی در یادداشتی اختصاصی برای «ورزش سه» پیرامون فوتبال هم نوشت. فراستی آن طور که خود می‌گوید چندان اهل تماشای فوتبال نیست اما وقتی پای تورنمنتی مثل جام جهانی به میان می آید، باید او را نیز در صف بینندگان درج کرد. این یادداشت را بخوانید؛ در حالی که او طبق معمول از زاویه یک منتقد به قضایا نگاه می کند. در این یادداشت که با عنوان «فوتبال و من» نوشته شد، آمده است: «من هم فوتبال‌ام اما راستش نه فوتبال ایران. بیشتر والیبالی‌ام و از برد درخشان ایران مقابل لهستان که بالاترین امتیاز را در جدول دارد، حسابی کیف کردم. از فوتبال خوب دنیا هم لذت می‌برم که سخت دراماتیک است و پر هیجان؛ مثلا بازی اسپانیا مقابل پرتغال. اسپانیایی ها عجیب خوب بودند. و اما بازی اول ما با مراکش: اصلا فکر نمی‌کردم ببریم. هر کسی هم می‌گفت می‌بریم، می‌گفتم از عرق ملی می‌گوید نه با منطق. چگونه می‌شود ایران قهرمان جام ملت‌های آفریقا را ببرد؟ اوایل بازی هم به کل ناامید شدم و به سختی دوام آوردم که ادامه دهم. اگر فیلم بود و سینما قطعا کات می‌دادم و بیرون می‌رفتم. تیم ما سرانجام بعد از بیست دقیقه راه افتاد و جنگنده ظاهر شد نه غیرتی و فوتبال بازی کرد. یکی - دو موقعیت خوب از دست رفت، سردار خوب نبود و کاپیتان شجاعی هم اما بقیه خوب بودند. دروازه‌بان مان بیرانوند خیلی خوب بود و یک گل مسلم را گرفت. به نظرم در مجموع اگر نگوییم مراکش بهتر بود، حداکثر بازی می‌بایست مساوی می‌شد اما توپ می‌چرخد مثل زندگی و این بار به سود ما. از برد شانسی‌مان مثل همه سخت خوشحال شدم؛ از روحیه ملی و شادی جمعی مردم قطعا. آفرین به بچه‌های تیم ملی و آفرین به مربی‌مان. به نظرم که کارشناسی نیست با پرتغال می‌شود مساوی کرد؛ اگر رونالدو را خوب بگیریم. بردن از اسپانیا اما غیرممکن می‌نماید. خدا کند از این گروه «مرگ» برهیم و به زندگی برسیم.» فراستی در بخش پایانی یادداشت خود بار دیگر به انتقاد از نحوه برگزاری جام جهانی در روسیه پرداخت تا چهره انتقادی خود را در فوتبال هم نشان بدهد. او یادداشت خود را این گونه به پایان برد: «روسیه شور و حال جام جهانی ندارد، شور و حال جام جهانی در برزیل بود نه در روسیه. پخش بازی‌ها خوب نیست. دوربین‌ها و سوئیچ آماتوری است. تمام نماهای‌ انگل، غیر دراماتیک‌اند تا حس و هیجان فوتبال گرفته شود. نماهای زیاد و مکث‌ها از پشت دروازه عصبانی‌کننده هستند. خلاصه تلویزیونی‌های روسیه این کاره نیستند. سینمای امروزشان بماند... .»

شهر سوخته‌ سیستان و بلوچستان

در کشوری که دارای فرهنگ و تمدن دیرینی است، داشتن یک سری چیزای زیرخاکی بعید نیست، مخصوصاً اگر از جنس شهر باشد.

در استان سیستان و بلوچستان در 56 کیلومتری زابل و در حاشیه‌ی جاده زابل- زاهدان، شهری باستانی معروف به «شهر سوخته» واقع شده است. این شهر به عنوان الگوی شهرسازی و معماری هزاره سوم، به عنوان شهری است که خلاقیت بشری را یک برنامه‌ریزی منحصر به فرد دارد. بر مبنای یافته‌های باستان‌شناسان شهر سوخته 280 هکتار وسعت دارد و بقایای آن نشان می‌دهد که این شهر دارای پنج قسمت اساسی بوده که شامل بخش مسکونی واقع در شمال شرقی شهر سوخته؛ بخش‌های مرکزی؛ منطقه صنعتی؛ بناهای یادمانی؛ و گورستان است که به صورت تپه‌های متوالی و چسبیده به هم واقع شده‌اند. هشتاد هکتار از شهر سوخته را بخش مسکونی تشکیل داده‌ است. ساکنان «شهرسوخته» در پنج هزار سال قبل مواد اولیه ساخت جواهرات را از نقاط دوردستی از جمله بدخشان افغانستان و خراسان به صورت خام به این مکان وارد می‌کردند. همچنین ساکنان شهر سوخته به علت همراه گذاشتن اشیا، ابزار کار، موادغذایی و آرایشی در گور مردگانشان به زندگی پس از مرگ اعتقاد داشته‌اند. تنها، مسأله وسعت نیست که شهر سوخته را به یکی از بزرگترین شهرهای باستانی ایران و خاورمیانه تبدیل کرده است. بلکه یافته‌های متنوع آن باعث تعجب باستان شناسان گردیده است. از جمله: اولین جراحی مغز در ۴۸۰۰ سال پیش در شهر سوخته انجام شده است. ساکنان شهر سوخته کفش تولید می‌کرده‌اند و صنعت کفاشی داشته‌اند. کهن‌ترین انیمیشن (جان بخشی) و تصویر متحرک در شهر سوخته یافت شده است که در این انیمیشن بزی به یک بوته گیاه نگاه می‌کند و از آن بالا می‌رود. برای اولین بار در ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد شتر در شهر سوخته مورد استفاده قرار گرفته است. یک خط کش چوبی باستانی با دقت نیم میلی متر در شهر سوخته یافت شده است. مردمان آن روز شهر سوخته از شطرنج و تخته نرد استفاده می‌کرده‌اند. مراکز صنعتی مردم شهر سوخته خارج از شهر بوده است. تعدادی لوله‌های سفالی در شهر سوخته پیدا شده که احتمالاً جهت آب‌رسانی یا دفع فاضلاب استفاده می‌شده است. پارچه‌هایی که در شهر سوخته یافت شده مطلقاً در هیچ کجای ایران یافت نشده است. صنایعی مانند ریسندگی، خراطی، معرق‌سازی، مرمرسازی، سفال‌گری، مهرسازی، حصیربافی و ساخت ابزار فلزی در شهر سوخته رواج داشته است.